شاید امروز اولین روزی بود که پشت تیریبون می رفتم.
با استرس رفتم نه بخاطر اولین بار بلکه بخاطر انتقادی که از یکی از دوستان داشتم .
بعد از معرفی وبلاگم با صدایی لرزان گفتم:
گر تو را نتوان غزل خواند اندر زاویه مشکل از شهر نیست ، جای دگر باید نگه کرد
و اینگونه انتقاد خود را نسبت به شاعر زاویه ای که گفت در زاویه نمیتوان غزل عاشقانه خواند بیان کردم .